۳-۴ سال قبل، وقتی که به عنوان یکی از مراکز معتبر برگزاری همایش ها و جشنواره ها و نمایشگاه ها در سطح شهر مطرح بودیم و دولت هم پول کافی برای برگزاری این موارد داشت، یکی از مدیران ارشد شهر که منصبی در حوزه پژوهش و آموزش داشت، از ما برای برگزاری جشنواره هفته پژوهش دعوت به عمل آورد. یکی دو جلسه ای برگزار کردیم و مسئولین از جاهای مختلف دعوت می شدند و همین جلسات فیلمبرداری می شد و خبر آن در رسانه ها و صداوسیما پخش می شد و البته ناهار و پذیرایی و… هم به کار و به بار بود! این آقای مدیر که بالاخره مدیری احمدی نژادی بود و در آن سیستم مدیریت ارشد را برعهده داشت، درباره شیوه برگزاری و برنامه های اجرای هفته پژوهش و… سخن می گفت و دور از جان آنقدر چرت و پرت تحویل می داد و طرح ها و برنامه های بی کیفیت و بی محتوا ارائه می کرد که آخرش هم نتوانستیم با او همکاری کنیم… یادم هست در یکی از جلسات می گفت برای روز همایش هفته پژوهش خوب است مجری مان آقای فلانی (مجری معروف شبکه ۳) باشد و برای تنوع هم یک شخصی را دعوت کنیم که چند روز پیش در تلویزیون دیده ام از توپ بسکتبال تا ماش روپایی می زند و خیلی توانایی دارد! ما هم هاج و واج مانده بودیم که این شیرین کاری را کجای هفته پژوهش می توانیم قرار بدهیم؟

الغرض این آقای محترم که قصد جسارت به او را ندارم و فقط توصیفش را می کنم، امروز در جلسه رییس جمهور با نخبگان قم هم حضور داشت و چنان با حرص و ولع خودش را جلوی مراسم قرار داد و دائما با موبایلش از رییس جمهور و حواشی برنامه عکس می گرفت که واقعا خنده دار بود! البته شنیدم جدیدا خیلی هم اعتدال گرا و اصلاح طلب شده و منتقد دولت قبلی.

این موضوع و وجود این نوع افراد نخبه، همواره در دولت های مختلف وجود داشته است و این آقا و امثال او نیز دائما در دولت سازندگی – اصلاحات – اعتدال و احمدی نژاد بوده اند و شغل های مختلف را اشغال کرده اند. همانطور که مثلا بعد از استقرار دولت جدید در شهر قم به طور عام نمی توانیم از ۱۰ مدیر کل و مسئول نام ببریم که در دولت قبلی شغل یا مدیریتی نداشته اند!! اگر این موضوع با صلاحیت و لیاقت همراه بود، بی گمان مشکلی نداشت اما سطوح پایین مدیریت در استانها و شهرها در دست افرادی بعضا نالایق، کم صلاحیت، بی تدبیر و در یک کلام ویلان الدوله است!

به نظر من اگر سطح کلان کشور و مدیران ارشد و بعضا میانی را در نظر نگیریم، پدیده ای که در اکثر شهر و استانها شاهد آن هستیم، پدیده ویلان الدوله هاست! مدیرانی که در هر دولتی ویلان هستند، هواشناسی خوبی دارند و در قبال وزش باد از هر سو تغییر شکل و تغییر مسیر و تغییر جناح می دهند و می توانند در هر دولتی دارای شغل و منصب و مقام شوند. همین ها هستند که مدیران حاکم بر جامعه هستند، اقتصاد و فرهنگ و سیاست و ادارات را می چرخانند و باعث می شوند کشور آنگونه که باید و شاید با وجود تغییر دولتها هم تغییری عمده را شاهد نباشد.

ما در ساختارهای کلی کشور، در نظام اقتصادی و فرهنگی و در بوروکراسی ایرانی به ندرت تولید نخبه داریم در عوض نخبگان را فراری می دهیم یا در کانالهای انحرافی رشد می دهیم و اگر هم نخبه به معنای مدیر ایجاد می کنیم، نمی توانیم گردش نخبگان و جانشینان مدیران در سطوح پایینی را خلق کنیم و فساد و خمودگی و انحراف همواره خود را بازآفرینی می کند و نوزایی می شود!

به نظر می رسد پدیده ویلان الدوله موضوعی مهم و مغفول در جامعه ماست که مدیران ارشد کشور راهی برای گریز از آن و تغییر و تبدیل آن نیافته اند.

گرچه شکل گیری دولت جدید، مزایا و فرصتهای فراوانی برای کشور فراهم آورده اما یکی از مشکلات نهادینه شده در کشور پدیده ویلان الدوله هاست که اگر این مسئله حل نشود، خلق نخبگان به طور واقعی صورت نپذیرد، گردش نخبگان شکل نگیرد و تغییرات از پایین به بالا در سطوح مدیریتی رقم نخورد، هر دولتی که حاکم شود نخواهد توانست برای ایجاد تغییرات عمده در کشور و اصلاحات بنیادین. در ساختار اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی جامعه گام های موثری بردارد.

*پانوشت: تلقي و تعريفي كه اينجا از ويلان الدوله شده بي گمان متفاوت است از تعريف استاد داستان نويسي ايران جمالزاده. گرچه اين اصطلاح از آن بزرگ وام گرفته شده است.