گزارشی از سخنرانی دکتر خانلری

میزان ضریب نفوذ و اثرگذاری شبکه های اجتماعی در زندگی انسان مدرن تا بدان حد شده است که هر تولید کننده کالا یا خدمات را برای ترغیب مخاطبان به سمت خود جلب می کند. گرچه بسیاری از شبکه های اجتماعی و برنامه های فضای مجازی، مختص دنیای مدرن ساخته شده و در این جوامع رشد و رونق دارد، لیکن حضور شبکه های اجتماعی در قشر شهرنشین ایرانی نیز به حد قابل تاملی بالا رفته است؛ تا حدی که طبق برخی از آمار، ساعتها از زندگی شهرنشینان ایرانی در شبکه های اجتماعی اینترنتی و موبایلی می گذرد!

ما متاسفانه در ایران، نه آمار دقیقی از میزان نفوذ شبکه های اجتماعی در جمعیت کشور داریم و نه آماری قابل اتکا از میزان نفوذ این ابزار در تصمیم گیریهای ایرانیان. اما چند واقعیت غیر قابل کتمان در این رابطه وجود دارد:

  • بخش عمده ای از جوانان شهر نشین ایرانی در شبکه های اجتماعی از جمله فیس بوک، یوتیوب، واتس اپ، وایبر، تلگرام، لینکدین، اینستاگرام، گوگل پلاس، کلوب، آپارات و… حضور دارند.
  • بسیاری از استفاده کنندگان از شبکه های اجتماعی،که نسل دهه ۷۰ به بعد هستند، بخش پیشرو و آوانگارد اجتماع هستند که تاثیرات زیادی روی سلایق و علایق و انگیزه ها و شیوه های خرید مابقی جامعه و والدین خود دارند.
  • بخش عمده ای از جامعه در حال پیوستن به شبکه های اجتماعی هستند تا به قولی از قافله عقب نمانند!
  • تا چند سال آینده میزان ضریب نفوذ این شبکه ها و ابزار در ایران بسیار بیش از پیش خواهد شد.

با این مقدمات، خوب است نگاهی به آمار میزان ضریب نفوذ شبکه های اجتماعی در غرب بیندازیم. جایی که:

  • پست های شبکه های اجتماعی تا ۷۸ درصد روی خرید تاثیرگذار است.
  • مطالب شبکه های اجتماعی تا ۸۵ درصد به تغییر رفتار انسانها منجر می شود.
  • اعتماد به مطالب شبکه های اجتماعی تا ۴۶ درصد برآورد شده است.
  • ۳۳ درصد افراد از طریق شبکه های اجتماعی با برندها و محصولات و خدمات جدید آشنا می شوند. (آمار از :social media analyzer 2014)

با این اوصاف و این تاثیرگذاری شبکه های اجتماعی و با توجه به میزان حضور سرسام آور مخاطبین از سراسر دنیا در شبکه های اجتماعی، تبلیغات و بازاریابی و روابط عمومی و برندینگ در عرصه مجازی بیش از پیش اهمیت یافته است. این موضوع آنجا اهمیت پیدا می کند که بدانیم میزان دستیابی به ۱۰۰۰ نفر مخاطب در یک روزنامه بیش از ۱۰۰ برابر هزینه در برابر دستیابی به مخاطبان در فیس بوک دارد و ما با گزینه های تبلیغاتی در شبکه های اجتماعی مواجه هستیم که چند خصوصیت دارند:

  • مخاطبان بسیاری در آن حضور دارند و بر خلاف دیگر رسانه ها، هر روز بر تعداد مخاطبین آن افزوده می شود تا آنجا که میزان اعضای فیس بوک در سال ۲۰۱۴ بیش از ۱ میلیارد و چهارصد هزار نفر بوده است.
  • تعامل در این عرصه دو طرفه است و مخاطبان می توانند اعلام نظر کنند و بازخوردگیری به سهولت قابل انجام است.
  • مخاطبان حتی در همین فضا می توانند خرید کنند و خرید آنلاین و درگاه پرداخت نیز وجود دارد.
  • تبلیغات در آن بسیار ارزان است.
  • تبلیغات در این فضا چند رسانه ای و مولتی مدیا است و از متن، صدا، تصویر، فیلم و… می توان در آن استفاده کرد.
  • تبلیغات در کنار روابط عمومی و ایجاد باشگاه و انجمن هوادار امکان پذیر است.
  • تبلیغات در این فضا، اکثرا آزاردهنده نیست.
  • اثر بخشی و ثمر بخشی تبلیغات بیشتر است.
  • ارزیابی تبلیغات و میزان تاثیر آن به راحتی قابل بررسی است.
  • می توان در این تبلیغات مخاطب را درگیر کرد و با لایک و کامنت به نظرخواهی دست زد.
  • می توان روی مخاطب هر منطقه بر اساس فرهنگ و ویژگی های دموگرافیک آن تبلیغات کرد.
  • برنامه های پیشبرد فروش و اخبار و اطلاعات به سرعت قابل اطلاع رسانی و اجراست.

با این اوصاف است که میزان تبلیغات برندها و شرکت های معتبر جهانی در شبکه های اجتماعی که در سال ۲۰۱۲ حدود ۵ میلیارد دلار بوده است در سال ۲۱۰۴ به بیش از ۷ میلیارد دلار رسیده است و پیش بینی می شود هر روز، هزینه های تبلیغات و شیوه های تبلیغاتی در این عرصه بیش از پیش شود.

نکته اینجاست که به طور کلی این فضا برای همه برندها مفید فایده و اثرگذار نیست و نظارت و کنترل بر آن نیز تا حدودی محدود است و در عین حال باید توجه کنیم که در ایران، میزان حضور و نفوذ شبکه های اجتماعی کمتر از غرب است، میزان اعتماد به شبکه های مجازی و اجتماعی، خیلی بالا نیست و فرهنگ استفاده و بهره مندی از فضای اینترنت هنوز به طور کامل جا نیفتاده است، اما بسیاری از برندها فضا را برای تبلیغ و اطلاع رسانی در شبکه های اجتماعی مناسب دیده اند و اقداماتی را آغاز نموده اند و بی گمان تمامی برندها و تولید کنندگان و عرضه کنندگان خدمات می توانند از فضای شبکه های اجتماعی برای تبلیغ و اطلاع رسانی و بهره گیری از مزایای گسترده آن استفاده کنند.

(نوشته فوق برداشتی آزاد است از سخنرانی دکتر امیر خانلری در کنفرانس مدیریت تبلیغات که در تاریخ ۱۹ خردادماه ۹۴ در دانشگاه تهران ارائه شده است).