مقاله چاپ شده در مجله موفقیت شماره ۳۸۴

بی گمان اقتصاد ایران مثل یک گاوصندوق پر از طلا و جواهر است که کلید آن گم شده… همانگونه که هر یک از ما نیز گاوصندوقی پر از ظرفیت و پتانسیل و انرژی هستیم!

  ایران، کشوری بزرگ با امکانات و پتانسیل های عظیم، جزو ۲۰ اقتصاد اول دنیا و ۵ کشور اول تولید کننده نفت جهان، دارای دومین ذخایر گازی جهان و معادن بزرگ آلومینیوم و منگنز و مس، بهره مند از بهترین مواهب صنعت گردشگری، بزرگترین تولید کننده پسته، زعفران، خاویار و فرش دستباف و از برترین تولید کنندگان سیمان و آهن و مرکبات و خشکبار، با جمعیتی جوان و پویا است که اطلاق “گاوصندوقی پر از طلا و جواهر” برای توصیف آن، تعبیری دقیق و قابل اثبات است؛ اما این که شرایط امروز ما مطلوب نیست و دچار بحران و مشکلات فراوانی شده ایم نیز امری غیرقابل انکار است که در تمثیل باید به همان جمله اول برگردیم: این گاوصندوق پر از طلا و جواهر، کلیدش گم شده است!

نکته دیگر اینجاست که هر یک از ما هم خود، یک گاوصندوق پر از طلا و جواهر هستیم. ما در دنیایی جدید با انقلاب دیجیتالی و اطلاعاتی و در کشوری با پتانسیل زیاد زندگی می کنیم و همین که در حال خواندن این مقاله در مجله موفقیت هستیم، یعنی بیش از دیگران انگیزه و هدف برای موفقیت و تعالی داریم.

پس دو گاوصندوق وجود دارد… گاو صندوق اقتصاد ایران پر از طلا و جواهر و امکانات؛ گاو صندوق زندگی ما مملو از پتانسیل ها و ظرفیت ها و انرژی های نهفته و کشف نشده و بی شک موفقیت در گرو دستیابی به این دو کلید است!

در این میان دو سوال اساسی ایجاد می شود:

سوال اول: چرا کلید این گاوصندوق گم شده است؟

  چرا در طول  سالهای گذشته، همواره اقتصاد ما دچار تلاطم بوده و هست؟ چرا چشم اندازی روشن فراروی اقتصاد ما وجود نداشته؟ و البته سوال مهم امروز همه ما ایرانیان؛ چرا در سال ۱۳۹۷ یکی از بیشترین تورم های جهانی را تجربه کرده ایم و در عرض ۶ ماه  ارزش پول ملی ایران، حدود یک چهارم شده است؟ و چرا خیلی از ما نمی توانیم ظرفیت های بالقوه مان را در این شرایط بالفعل کنیم؟

سوال دوم: چه زمانی کلید این  گاوصندوق پیدا می شود؟

  چه وقت ظرفیت های اقتصادی ما شکوفا می شود؟ چه وقت قادریم چشم انداز روشنی از اقتصاد کشورمان و آینده مالی خودمان داشته باشیم و چگونه می توانیم بحران های مالی و اقتصادی را پشت سر بگذاریم؟ هر یک از ما به عنوان یک تولید کننده، یک تاجر، یک کاسب، یک کارمند و یک فرد عادی برای عبور از بحران موجود چه راهکارهایی را باید دنبال کنیم؟

 

۱

در گام اول باید به این مهم بپردازیم که چرا اقتصاد ما همواره با بحران مواجه بوده است؟

  ((کارل مارکس)) و کمونیست هایی که می گفتند ((اقتصاد)) زیربنا و اصل است و برخی دیگر از اندیشمندان که بر خلاف او، ((فرهنگ)) را زیربنا و اقتصاد را روبنا می پنداشتند، و دیگر متفکرینی که به ((سیاست)) به عنوان زیربنا و مهمترین اصل در یک جامعه می نگریستند، اگر امروز در کنار ما وضعیت ایران را مشاهده می کردند، به صراحت می گفتند که اقتصاد و فرهنگ و سیاست، سه مفهوم در هم تنیده ای است که یک جامعه را شکل می دهند!

  بنابراین پاسخ به سوال اول تا حدود زیادی روشن می باشد: کلید گاوصندوق اقتصاد ایران گم شده است چون در عرصه های مختلف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، دچار انحرافات، مشکلات و چالش های فراوانی هستیم.  در این میان به لیستی بلند بالا از اینگونه مسائل می رسیم که شرایط امروز را ایجاد کرده اند:

  از جنبه اقتصادی: ساختار اقتصادی غلط؛ سیاستگذاری های اشتباه اقتصادی، مالیاتی و صنعتی؛ وابستگی به نفت؛ عدم حمایت واقعی از تولید داخلی؛ عدم توجه به مزیت رقابتی ایران در اقتصاد و صنعت و کشاورزی؛ عدم توجه به پتانسیل های صنعت گردشگری؛ دولت محوری در اقتصاد؛ عدم توجه واقعی به بخش خصوصی و بازرگانی؛

  از جنبه سیاسی: عدم یکپارچگی در دیپلماسی و سیاست خارجی؛ انزوای سیاسی و عدم امکان تعامل با دنیا و همسایگان؛ عدم امکان مذاکره واقعی با دوستان و دشمنان در عرصه دیپلماتیک؛

  و از جنبه فرهنگی: رواج فرهنگ مصرف گرایی، جدایی اخلاق از اقتصاد، سود محوری، رواج فرهنگ برتری سود شخصی در قبال سود جمعی و ایجاد رانت، اختلاس و فساد مالی و…

 

۲

  در گام دوم به این موضوع می پردازیم که چه زمانی کلید این گاو صندوق پیدا می شود؟ و چه وقت به طور نسبی می توانیم وضعیت خوب و قابل قبولی برای اقتصاد ایران متصور شویم؟

  آسان ترین پاسخ در همان سوال اول نهفته است؛ وقتی که ساختار و سیستم و قوانین اقتصادی اصلاح شود، زمانی که سیاست و دیپلماسی ما بهبود یافته و موثر و کارآمد شود، آن هنگام که فرهنگ جامعه به مرحله ای از رشد برسد که نفع جمع بر نفع فرد برتری یابد و آسیب هایی که به سرمایه و اعتماد اجتماعی وارد شده التیام یابد، اقتصاد ایران در مسیر مطلوب قدم خواهد گذاشت. در اینجا این سوال ایجاد می شود که در اکثر اقدامات بالا، مردم عادی نقشی ندارند و نمی توانند کاری انجام دهند! اما اینگونه نیست که ما نیز در قبال وضعیت موجود، مسئولیتی نداشته و امکان تغییر نداشته باشیم.

۳

در گام سوم بهتر است به خودمان بپردازیم و این که چرا خیلی از ما کلید موفقیت و رشد و توسعه خودمان را گام کرده ایم. این موضوع هم ناشی از اتفاقات بالا و شرایط ساختاری و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی جامعه مان هست و هم البته ناشی از خودمان! آیا در همین شرایط اقتصادی و در ۴۰ سال گذشته، افراد زیادی را ندیده ایم که موفق بوده اند؟ آیا در همین ۶ ماه گذشته، بسیار افرادی نبوده اند که فارغ از دلالی و خرید و فروش ارز و سکه، توانسته اند درآمد و سود و موفقیت زیادی کسب کنند… پس مشکل از خود ماست. این ما بوده ایم که کلید را گم کرده ایم نه این که صندوق ظرفیت های ما بدون کلید باشد!

  ۴

در گام چهارم هم باید به این موضوع بپردازیم که در این وضعیت و برای گام نهادن در مسیر موفقیت و شکوفا شدن و موفقیت در همین وضعیت بحرانی، وظیفه ما و راهکارهای پیش روی ما چه می باشد؟ البته در این رابطه بیشتر خواهم گفت.

 

بگذارید دو خبر خوب به شما بدهم:

  خبر اول این که گاو صندوق و گنج سرجایش است! ایران، هنوز همان ایران با پتانسیل و با ظرفیتی عظیم است. امید به آینده روشن نباید از دست برود و بالاخره با گذشت زمان، وضعیت مطلوب را تجربه خواهیم کرد. تمامی پتانسیل ها و ظرفیت هایی که برای اقتصاد ایران برشمردیم وجود دارند و از بین نخواهند رفت و اگر هم کلید گاوصندوق اقتصاد ایران مدتی است که گم شده، اما خود گاو صندوق گم نشده و اصل آن موجود است و جواهر ذی قیمت آن نیز در همان گاوصندوق وجود دارند! همان طور که ظرفیت ها و پتانسیل ها و قابلیت های هر یک از ما نیز سرجای خود محفوظ است.

  خبر دوم این که بحران های اقتصادی چه در ایران و چه در سایر کشورهای جهان، عمدتا مقطعی بوده است و گذرا! هم ایران در طی ۴۰ سال گذشته با بحران های مالی و اقتصادی مختلفی مواجه شده و آن را رد کرده است. پس چه اقتصاد کشور و چه هر یک از ما، می توانیم حتی در کوتاه مدت، تغییر و اصلاح را تجربه کنیم و شرایط جدیدی رقم بزنیم. بی گمان شکست برای هر یک از ما مقدمه پیروزی است و این بحران ها و شکست ها اگر تبدیل به پله های تجربه شود، می تواند ما را به سر منزل مقصود برساند.

 

حال با ذکر این دو خبر خوب، نیم نگاهی به سناریوهای پیش روی اقتصاد ایران می پردازیم و این که در هر صورت راهکارهای ما برای موفقیت در شرایط مختلف پیش رو چه می باشد.

  پیش روی اقتصاد ما و آینده اقتصاد ایران سناریوهای مختلفی وجود دارد که به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران آن چه در نهایت اتفاق می افتد، مثبت و امیدوار کننده است؛ در این میان عنصر “زمان” است که آزاردهنده می باشد و پاسخ ما را با ابهام مواجه می کند. لیکن ۵ سناریوی اقتصادی پیش رو شامل موارد ذیل می باشد:

۱

سناریوی خیلی بدبینانه این است که تحریم ها شدت بیشتری بگیرد، ایران در سطح اقتصادی و سیاسی به طور کامل منزوی شود و به سمت جنگ یا تجربه کشورهایی حرکت کند که نفت را در برابر غذا و دارو صادر می کردند و تنش های سیاسی و اجتماعی زیادی در عین سقوط بیشتر ارزش پول ملی نصیب کشور شود که فقط با یک تغییر عظیم ساختار سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، این وضعیت به سمت بهبودی حرکت خواهد کرد.

۲

سناریو کمتر بدبینانه این است که وضعیت سیاسی و اقتصادی ما به همین شکل باقی بماند، تحریم ها شدیدتر شود، ارزش پول ملی، باز هم کاش پیدا کند و گرانی و تورم همچنان گریبانگیر جامعه باشد. که البته این موضوع هم نمی تواند به صورت بلند مدت تداوم یابد و حتما در یک جا بحران متوقف خواهد شد و ثبات و رکود، آینده این وضعیت خواهد بود.

۳

سناریوی دیگر این است که با برخی اقدامات سیاسی و دیپلماتیک و تدبیر دولت و همبستگی ملی، کمی از وضع بحرانی دور شویم، ثبات و تعادل در بازار بیشتر شود. تقاضا برای خرید ارزخارجی و طلا و سکه کاهش یابد و آرامش نسبی در جامعه حکمفرما شود که البته این موضوع با رکودی چند ماهه یا چند ساله همراه خواهد بود.

۴

سناریوی خوشبینانه تر این است که گفتگوهای سیاسی و دیپلماتیک به نتایج بهتری منجر شود، نفت ایران تا حدودی خریداری شود و ارز آن به داخل وارد شود، ذخیره های ارزی دولت بیشتر وارد بازار شود و با اقدامات فرهنگی و اقتصادی و همبستگی شهروندان، ما با شرایط خوب اقتصادی مواجه شویم، ثبات و تعادل تا حدی به اقتصاد ایران بازگردد و به مرور شاهد رشد اقتصادی شویم.

۵

و البته سناریوی خیلی خوش بینانه این است که به هر دلیلی تحریم های آمریکا کلا برداشته شود، شوک خوبی به بازار و اقتصاد ایران وارد شود، دلار در نرخی مناسب به صورت تک نرخی تثبیت شود، هم صادرات و هم واردات بهتر از قبل صورت پذیرد و شاهد رونق اقتصادی و رشد در همه زمینه ها باشیم.

 

من بر این باورم که بالاخره با اصلاحات سیاسی و اقتصادی از بالا (یعنی سیاستگذاران) و تغییرات مثبت فرهنگی از پایین (یعنی عامه مردم)، اقتصاد ایران می تواند شرایط و وضعیت خوبی را تجربه کند. بنابراین زمان این نوزایی بستگی به دولتمردان و خودِ ما دارد و هر چه زودتر تغییرات و اصلاحات لازم ایجاد شود، ما زودتر آینده ای روشن را تجربه خواهیم کرد.

 

اما ما باید به گونه ای برنامه ریزی کنیم که با هر سناریویی که پیش آمد، عکس العمل و واکنش مناسب را از قبل تدارک دیده باشیم و روئین تن و آماده، به جنگ بحران ها برویم. فارغ از بحث های عمومی و سیاستگذاری که خود، مقال دیگری می طلبد، راهکارها و اقدامات و واکنش های هر یک از ما در شرایط حال حاضر چه می تواند باشد:

۱

برنامه ریزی کنیم

اگر کسب و کاری داریم و یا می خواهیم کسب و کاری راه اندازی کنیم، اگر کارمند و شاغل هستیم یا بیکار در هر صورت، در وضعیت پیش رو باید برنامه ریزی و سیاستگذاری صحیح مد نظر ما باشد. تمامی سناریوها را بررسی کنیم و برای هر یک آماده باشیم، ریسک ها را بشناسیم و برای ۶ ماه آینده و سال آینده آمادگی لازم را کسب کنیم. بدون برنامه ریزی مکتوب و دقیق و مشورت شده، تصمیمی نگیریم و ریسک ها و شرایط مختلف را بررسی کنیم و هر حرکتی که می خواهیم انجام دهیم با چشمان باز باشد.

۲

به آموزش و آگاهی اهمیت بیشتری دهیم

کسب آموزش و آگاهی در زمینه های مختلف بازاریابی، مدیریت و موفقیت از مهم ترین زمینه های پیشرفت در شرایط حاضر است. شما در هر شرایطی که هستید برای موفقیت لازم است که آموزش ببینید، آگاهی خود را افزایش دهید، کتاب و مجله بخوانید، در شبکه های اجتماعی سعی کنید از کانال ها و صفحات خوب و ارزنده بهره ببرید و در همایش ها و سمینارها و دوره های کاربردی شرکت کنید… امروز، روز افزایش آگاهی و آموزش است؛ این آموزش هاست که موجب می شود تصمیم بهتری بگیرید و برای اقدامات و حرکات اقتصادی خود، بهترین ها را انتخاب نمایید.

۳

امید، امید، امید…

همانطور که اشاره کردم، اگر هم کلید گاوصندوق گم شده، اما اصل گاوصندوق جواهر ایران زمین و خود شما هنوز هست…امید به آینده ی روشن است که می تواند موتور محرک فعالیت شما باشد. سعی کنید از افراد و افکار منفی دوری کنید، ورزش کنید، موسیقی گوش دهید، با دوستان مثبت بگردید، از اخبار تلخ سیاسی و اقتصادی برحذر باشید و باور داشته باشید که آینده روشن است و این شما هستید که آینده را خواهید ساخت.

۴

از حرص و طمع دوری کنیم

به خودتان و افکارتان آرامش دهید، اگر هم یک نفر توانسته با خرید دلار و سکه، پولی و سودی کسب کند، حتما بازی را نبرده است! این موضوع، دلیل بی عرضگی و عقب ماندگی شما نیست… قرار نیست که همه ما با سوارشدن بر گرده دیگران موفق شویم، قرار نیست موفقیت ما توام با شکست همشهریان و هم میهنانمان باشد، موفقیت فقط به دست آوردن پول آن هم از هر راهی نیست! شما هم می توانید موفق شوید، شما هم می توانید پولدار شوید، شما هم آینده خوبی خواهید داشت و همه راه های موفقیت از یک مسیر نمی گذرد؛ حرص و طمع و آز، صفات رذیله ای است که پایان ندارد و اگر هم در کوتاه مدت، پول و سودی عاید ما کند، در بلند مدت، آرامش را از ما خواهد گرفت!

اخلاق در اقتصاد و برنامه ریزی مالی را فراموش نکنیم و ببینیم تمام آنهایی که در بلند مدت موفق بوده اند و امروز سعادتمند و رو به تعالی هستند، اخلاقی عمل کرده اند.

۵

مشاوره بگیریم

در تمامی مسیر زندگی تان در ایجاد و راه اندازی کسب و کار، تحول کسب و کار، تغییر شغل خود و برای کارافرینی و سرمایه گذاری، از افراد موفق، چه جوان و چه پیر و سالخورده مشاوره بگیرید… مشاوره ریسک شما را کمتر می کند، مشاوره شما را در تجربه های دیگران شریک می کند و مشاوره به شما کمک می کند که حق انتخاب بیشتر و بهتری داشته باشید.

۶

ریسک ها را کنترل کنیم

شرایط اقتصادی امروز، شرایطی نیست که بتوانید ریسک های بزرگ و خارق العاده بکنید. اگر تغییر مهمی می خواهید ایجاد کنید یا کسب و کاری راه اندازی کنید، حتما درباره سایز آن، بودجه مورد نیاز، هزینه ها، امکانات و برآورد درآمد و سود، به صورت دقیق بررسی های کامل را انجام دهید. یکی از مولفه های مهم موفقیت، ریسک پذیری است اما در هر زمان و مکانی و خصوصا در وضعیت امروز اقتصاد ایران، سعی کنید، کنترل شده ریسک کنید.

۷

از فضای مجازی غافل نشویم

برای موفقیت بیشتر و عبور از بحران های اقتصادی امروز، برای کسب درآمد، برای کارآفرینی، برای توسعه کسب و کارتان و یا برای ایجاد کسب و کاری جدید از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی غافل نشوید. این عرصه، فضایی است که در همین شرایط هم، کمتر دستخوش بحران شده است و هنوز هم می تواند منبع درآمد و تغییر و موفقیت برای شما باشد. استارت آپ های امروز، عمدتا در صورتی موفق هستند و موفق خواهند شد که از پتانسیل های عظیم فضای مجازی استفاده نمایند.

۸

مهارت هایمان را افزایش دهیم

چه جوان هستید و چه پیر، سعی کنید که مهارت هایتان را افزایش دهید. زبان خارجه تان را تقویت کنید، مهارت های کامپیوتری خود را توسعه دهید، طراحی و گرافیک یاد بگیرید ، حسابداری بیاموزید، روی فن بیان و مهارت های ارتباطی تان کار کنید و در هر حوزه ای که علاقه دارید، به مهارت افزایی روی بیاورید. اگر هر جوان ایرانی در کنار درس و تحصیل خود، یک مهارت داشته باشد، شغل و آینده اش بی گمان تضمین است. این موضوع را باور کنید و برای اوقات فراغت تان برنامه ای بریزید که مهارت خود را در حوزه ای خاص افزایش دهید تا بتوانید از این بستر هم کسب درآمد کنید و هم موفقیت خود را افزون کنید و هم از کار کردنتان لذت ببرید.

۹

هوش مالی مان را ارتقا دهیم

در برنامه ریزی مالی تان، سعی کنید هوشمندانه عمل کنید. در این شرایط اقتصادی باید با حداکثر صرفه جویی عمل کرد، جایی که لازم است و به موفقیت شما منجر خواهد شد، هزینه کنید اما در زمینه هایی که قبلا هزینه می کرده اید و لزومی ندارد، دست نگه دارید و صرفه جویی کنید. بهره وری در زندگی شخصی و اجتماعی و کسب و کارتان را جدی بگیرید. تفریح و شادی و اوقات فراغت را جدی بگیرید اما با هزینه کمتر و بهینه. درآمدتان را از طرق مختلف افزایش دهید، سعی کنید درآمد و سودتان را حفظ کنید و برای هزینه ها بودجه بندی صحیحی به کار بگیرید. همه اینها نیاز به دقت و توجه و آموزش و کسب اطلاعات و مشاوره در زمینه هوش مالی است.

۱۰

جایگاه خودمان را پیدا کنیم

قرار نیست همه ما کارآفرین شویم و قرار هم نیست همه ما کارمند باقی بمانیم. ما با بررسی همه جانبه شخصیت و انرژی و ظرفیت هایمان به این واقعیت برسیم که در زندگی اقتصادی و اجتماعی، جایگاه ما کجاست؟ این شرایط اقتصادی فرصت خوبی است که بهتر و بیشتر این موضوع را جدی بگیریم. بعضی ما با عنایت به شخصیت و ظرفیت مان باید کارمند باشیم، باید برای دیگران کار کنیم و در این زمینه می توانیم بهترین باشیم و رشد کنیم و کم کم مدیر خوبی شویم که مورد توجه کارفرمایان قرار می گیرد. برخی از ما باید شغلی ایجاد کنیم که خودمان مدیر آن هستیم و نیاز به کارمند آن چنانی هم ندارد یعنی باید خوداشتغال باشیم، مشاور باشیم، معلم باشیم، ارایشگر باشیم، ماساژور باشیم، هنرمند باشیم و… اگر شخصیت مان این است به سمت دیگری نرویم و خودمان و دیگران را آزار ندهیم و در همین مسیر موفقیت را دنبال کنیم. برخی دیگر کارآفرین هستند، دوست دارند کار و ارزش و ایده بیافرینند و دیگران برایشان کار کنند، این مسیر هم صعب و سخت و مشکل زاست اگر شرایط و شخصیت و آمادگی آن را داریم وارد این عرصه شویم و اگر شرایطش را نداریم نیاییم انرژی و زمان و بودجه خودمان را در این مسیر تلف کنیم! و برخی دیگر هم باید سرمایه گذار باشند و در برنامه ها و حوزه های مختلف سرمایه گذاری کنند. لذا به قول “کیوساکی” ابتدا جایگاه خود را پیدا کنیم و بعد بر اساس آن حرکت کنیم. این شرایط اقتصادی، می تواند زمان نوزایی خوب و تصمیم مهمی در این زمینه ها باشد.

 

در پایان تاکید می کنم کلید گاوصندوق دست همه ماست، ما می توانیم در راستای باز کردن گاوصندوق اقتصاد کشور به سهم خود، تلاش کنیم و در مسیر بازکردن گاوصندوق ظرفیت های شخصی خودمان نیز کوشا باشیم و با نگاهی مثبت به فرداها، آینده ای روشن برای خود رقم بزنیم. به امید آن روز…

 

سید علی ناظم زاده

دکترای مدیریت کسب وکار

مشاور و پژوهشگر علوم اجتماعی و اقتصادی