قرآن، کتاب آسمانی ما مسلمانان، از معجزات نبی اکرم و کتابی زیبا با ظاهر و باطنی منحصر به فرد است! احکام، اخلاقیات، معنویات، داستان ها، ایده ها و عقاید و اصول مسلمانان همه در قرآن است، شرط لازم برای مسلمان بودن نیز عقیده به قرآن است. قرآنی که به حق مظلوم واقع شده است. قرآنی که می تواند و باید بیش از این مورد استفاده قرار گیرد. قرآنی که بسیاری اصول انسانی و اخلاقی را برای انسان بما هو انسان در هر قرن و مکانی به تجلی گذاشته است. قرآنی که در بسیاری شئون فردی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی انسان دخالتی نمی کند، و حوزه مباحات فراخی برای ما گذاشته، برای مایی که هر روز تجربه جدیدی می آموزیم تا دست و پای ما را برای سعادت و پیشرفت مادی نگیرد! بگذریم از مدعیانی که هر چه می خواهند به قرآن و اسلام نسبت می دهند و هر ادب و آدابی را از قرآن می خواهند…. قرآنی که به حق معجزه ای الهی است! معجزه ای در ۱۴۰۰ سال قبل بر روح و قلب محمد امی در جامعه ای جاهلی! قرآنی که همیشه و همه گاه حرف برای گفتن دارد، زیبایی اش، کلماتش، معانی اش و روحش بالقوه هر انسانی را مسحور می کند، هر انسانی را رهنماست و برای بشر الگوست!

 اما قرآن در میان ما مسلمانان بسیار مظلوم واقع شده است، می دانم بعض حرفهایم تکراری است؛ اما واقعیتی است دردناک! قرآنی که به عنوان الگو و راهنما برای مسلمان و هر انسانی نازل شد، اکنون بسیار مظلوم است!

 یک بحث، تاویل و تفسیر از قرآن است؛ این واقعیتی است که در مورد هر متنی رخ می دهد. اساس هرمنوتیک نیز همین است، متن از مولف و زمان و مکان جداست و ما می توانیم فارغ از آنها خود تفسیر و برداشت خود را از هر متنی از جمله قرآن داشته باشیم! تا اینجای کار که بسیار نیک هم هست. البته با توجه به شرایط تقدم و تاخر و ناسخ و منسوخ که باید در مورد قرآن در آن دقت شود! اما از همان صدر اسلام، تفسیرهای ناروا از قرآن که با خود متن قرآن و روح اسلام نیز سازگاری ندارد، مشکلی بزرگ بوده است. تفسیرهای خشونت آمیز، تفسیر های غلط و انحرافی که به ایجاد فرقه های انحرافی در طول تاریخ منجر شده است! مگر نیست در همین جامعه خودمان که آقایان خشونت را با قرآن توجیه می کنند! مگر نیست بن لادن که با تمسک به آیات قرآن، خلق خدا را بیهوده می کشد! مگر نیستند یاران القاعده و زرقاوی که با پرچم اسلام، با ندای قرآن و با استناد به آیات قرآن، الله اکبر گویان، سر مردم را می برند و فیلم آن را نیز در دنیا پخش می کنند! مگر نیستند جنایتکارانی که با نام قرآن و اسلام چه وحشت و نفرتی از اسلام و مسلمانان در سراسر جهان ایجاد کرده اند؟! اما کسانی که برداشت های نو و روشنفکرانه از قرآن داشتند و دارند، همیشه در اقلیت و همیشه با مشکل مواجه بوده اند، چه زمانی که ترجمه قرآن حرام شمرده می شد، چه زمانی که تفسیر از قرآن باطل شمرده می شد! و چه امروز که نصر حامد ابوزید ها، و سروش ها و… تکفیر می شوند!

مشکل دیگر وسیله قرار دادن قرآن است، قرآن در جهان امروز در اطراف ما و در میان مسلمانان مبدل به یک وسیله و یک سمبل نمادین شده است! قرآن برای عقد و عروسی لازم است، در مهر عروس اگر قرآن نباشد که نمی شود! حال اگر داماد پولدار بود، قرآن طلاکاری شده یک میلیون تومانی! می دهند. راستی یکی از وسایل سفره عقد نیز هست! قرآن برای ختم و دفن نیز لازم است، مگر مجلس ختم بدون قاری و قرآن می شود؟ در کشورهای عربی هم کم از این نیست! یکبار به مکه و مدینه که برویم به خوبی این مسئله روشن است! جرأت دارید یک لحظه قرآن را روی زمین بگذارید، به سرعت چند عرب عصبانی با شما برخورد می کنند که چرا به قرآن بی احترامی کرده اید! کسی نیست به آنها بگوید احترام به قرآن، توجه و عمل به روح و محتوای آن است یا احترام به این جسم مادی! تازه زمین گذاشتن قرآن که بی اهانتی نیست! وسیله دادن قرآن مسئله تازه ای هم نیست، از زمان علی (علیه السلام) در جریان جنگ صفین و قرآن سر نیزه ها کردن این مسئله بوده است… مگر امروز نیست، صدام جانی و خونخوار، قرآن بر دست وارد دادگاه می شود و با ژست مذهبی می گوید چرا در حالی که قرآن دست من بوده، به من دستبند زده اند! راستی من، خیلی موضوعیت هزاران قرآن های زینتی را درک نکرده ام، قرآن به شکل معرق، به شکل پارچه ای، روی عاج فیل، روی تار مو، روی فلز و… که در طول تاریخ زیاد بوده است. موزه قرآن پر است از این قرآنها که اگر پیامبر خدا بود، هرگز رضایت به چنین اعمالی نمی داد! اگر این اقدامات سمبلیک همراه با توجه به روح قرآن بود، باز می شد پذیرفت، اما اکنون که اصل و اصول قرآن جایی در زندگی ما مسلمانان ندارد، این اقدامات چه ثمری دارد؟

 راستی حفظ کردن قرآن خود ماجرایی دارد! برخی، پسران و دختران خردسال را مجبور یا تشویق می کنند کل قرآن را حفظ کنند، به شکل اشاره، به شکل برعکس، انگلیسی، با ترجمه، بدون ترجمه، با شماره صفحه و… ، این کار ذاتا بد نیست، اما اگر بدون درک و عمل باشد، چه فایده و سود؟! راستی می دانید بن لادن هم پسرش را تشویق می کرده تا کل قرآن را حفظ کند تا یک اسب به او جایزه دهد! این مسئله نیز جای اشکال دارد که بسیار کودکان خود ما، عرب های مصری و عربستانی و… بدون ذره ای عمل و درک قرآن، کل قرآن را حفظند! بررسی آینده کودکانی که اجبارا قرآن را حفظ کرده اند و خبرش گاهگاهی می رسد نیز به کار روانشناختی و جامعه شناسی نیازمند است!

 اما یک مظلومیت دیگر! قرآن آمریکایی!! الفرقان الحق،  true furqanنویسنده ای که به ادعا قرآن واقعی را صادر کرده اما با انحراف کلی از آن ولیکن با همان شکل وسیاق! ۷۷ سوره شبیه قرآن با تعالیم مسیحی که توسط انتشارات های آمریکایی چاپ شده و به زبان عربی و انگلیسی ترجمه شده است و در اختیار کشورهای مختلف قرار می گیرد! حتی آن را بهتر از قرآن نیز دانسته اند.

  اگر این مظلومیت ها نبود، اگر این انحراف ها از خط اصیل نبود، اگر مشی نبوی و علوی پیاده می شد، دیگرعدل، آزادی، انسانیت و تمدن همه در کنار اسلام ممکن بود! دیگر امروز همه کاستی ها و انحرافات و عقب ماندگی ها و.. را از دریچه اسلام و قرآن نمی دیدیم! دیگر اسلام را موجب وضع امروزمان نمی دیدیم! دیگر استبداد، آدم کشی، بنیادگرایی، فساد اداری، فحشا، نابرابری، تبعیض، و…. را مربوط به اسلام نمی دانستیم! دیگر اصول انسانی و اخلاقی و معنوی اسلام را به کل منکر نمی شدیم! کاش لااقل این را درک می کردیم… این که اسلام و قرآن مظلوم اند! مظلوم!….